متن تصنیف روز وشب علیرضا افتخاری
روز وشب
ماندهام در حـــسرت بالابـلايي روز و شب
جان دهم از دوري ديرآشــنايي روز و شب
هر ســحر نام تو را با سـوز دل سـرداده ام
تا مگر بر تو رسـد از من صدايي روز و شب
عاشقانه کو به کو شـهر شما را گشــتهام
تا بيــابم شـايد از تـو ردپــايي روز و شــب
دل خـوشم با خــاطرات هر شب تو روزهـا
بي تو دارم با دل خود ماجرايي روز و شب
پيش رويم قاب عکسي از تو دارم ماه من
روز و شب با ياد تو دارم صفايي روز و شب
+ نوشته شده در ساعت توسط محمد خواجوند احمدی
|