متن تصنیف حالا چرا مرحوم بنان
حالا چرا
شهریار
روح الله خالقی
آمــــدی جــــانم بـــه قربــــانت ولی حالا چرا
بــی وفــا حــــالا کـــه مــن افــتاده ام از پا چرا
نوش داروئی و بعد از مـــرگ سهراب آمدی
سنــگدل ایـــن زودتــــر می خواستی، حالا چرا
عــمر مـــارا مــهلت امـــروز و فردای تو نیست
مـــن که یک امــروز مــهمان تــو ام ، فـردا چرا
نازنینا،ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیـگر اکنـــون با جـــوانان نــاز کن، بــا ما چرا
وه کــه بــا ایـــن عمرهای کـــوته بی اعتبار
ایــن هـمه غـافل شدن از چون منی شیدا چرا
آســـمان چـــون جمع مشتاقان، پریشان می کند
در شگفتــم مــن نــمی پـاشد زهم، دنیا چرا
شــــــهریارا بـی حبــــیب خـود نمی کردی سفر
راه مــــرگ است این یکی،بی مونـــس وتنها چرا
+ نوشته شده در ساعت توسط محمد خواجوند احمدی
|