آلبوم شب وصل محمدرضا شجريان
متن ترانه های شب وصل + لینک دانلود آلبوم
ساز و آواز ماهور
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی جهان پیر رعنا را ترحم در جبلت نیست زمهر او چه میپرسی در او همت چه میبندی
تصنیف شب وصل
به شب وصلت جانا – دیوانه شدم
به شمع رویت جانا – پروانه شدم
به مه روی تو من جانا – حیران و ماتم
ز غم عشق تو شد جانا – صبر و ثباتم
به حال من نگر ، دلبر دلبر
زارو نزارم ، جانا زارو نزارم
شیدای توام – تاج سرم – بیا به سرم
رسوای توام – چشم ترم – بنشین به برم
عاشق کردی جانا دلم را بردی
به زلف سر کجت دلبر دلبر
گم شده دلم
جانا گم شده دل
ساز و آواز ماهور
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود تا منتهای کار من از عشق چون شود
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
یار آن حریف نیست که از در درآیدم عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
تصنیف شبی ماهی
شنیدم ماهی، وُ هم شاهی
میان دلبران، بت صاحبدلان، خدا
شنیدم ماهی، وُ هم شاهی
میان دلبران، بت صاحبدلان ، خدا
گفتم که غمخواری شوی
جانم، در روز جدایی
شمع شب تارم شوی
جانم، ترسم که نیایی
نه دلم بردی تو
نه غمم خوردی
دلم آزردی ، به خدا
نادیدنِ رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم
*****
نه دلم بردی تو
نه غمم خوردی
دلم آزردی، به خدا
نادیدنِ رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم
نادیدنِ رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم
ساز و اواز ماهور
دم درکش از ملامتم ای دوست زینهار کاین درد عاشقی به ملامت فزون شود یار آن حریف نیست که از در درآیدم عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست ور کوه محتشم به مثل بیستون شود دیوار دل به سنگ تعنت خراب گشت رخت سرای عقل به یغما کنون شود
چون دور عارض تو برانداخت رسم عقل ترسم که عشق در سر سعدی جنون شود
تصنیف ز دست محبوب
ز دست محبوب ندانم چون کنم
وز هجر رویش دیده جیحون کنم
یارم چو شمع محفل است
دیدن رویش مشکل است
سرو مرا پا در گل است
وان خط و خالش مایل است
یار من، دلدار من، کمتر تو جفا کن
یادی آخر تو ز ما کن
رفتم بر آن ماهرو
با او نشستم روبرو
گفتم سخنها مو به مو
یار من، دلدار من، کمتر تو جفا کن
یادی آخر تو ز ما کن