متن تصنيف

  ميدانم

 

محمد رضاشجریان

(مولانا) 

 

 


 
به گرد دل همي گردي، چه خواهي كرد؟ /ميدانم چه خواهي كرد، دل را خون، رخ را زرد؟ ميدانم 
يكي بازي برآوردي كه رخت دل همه بردي/ چه خواهي بعد از اين بازي دگر آورد؟ ميدانم 
به حق اشك گرم من، به حق آه سرد من/ كه گرمم پرس چون بيني، كه گرم از سرد ميدانم 
مرا دل سوزد و سينه تو را دامن، اين فرق است /كه سوز از سوز و دود از دود و درد از درد ميدانم 
به دل گويم كه چون مردان صبوري كن، دلم گويد نه/ مردم ني زن، گر از غم ز زن تا مرد ميدانم  
دلا چون گرد بر خيزي ز هر بادي، نميگفتي/ كه از مردي برآوردم ز دريا گرد ميدانم